خانه / مصاحبه ها / گفتگویی صمیمانه با استاد دکتر قربان نیا

گفتگویی صمیمانه با استاد دکتر قربان نیا

در گفتگویی صمیمانه با آقای دکتر قربان نیا به هدف از شکل گیری انجمن های علمی پرداختیم که بخش هایی از آن را ارائه میکنیم.

به نظر شما فلسفه ی پیدایش انجمن های علمی با توجه به این که شما از بنیان گذاران انجمن های علمی در دانشگاه ما هستید چه بوده است؟

من به عنوان موسس انجمن علمی حقوق نبودم.شاید این تعبیر ، تعبیر درستی نباشد.من به عنوان معاون پژوهشی دانشگاه بودم و اصل بحث شکل گیری انجمن های علمی در معاونت پژوهشی پیگیری شد و بعد خودم هم از معتقدان سر سخت انجمن های علمی بودم و هستم. فلسفه ی شکل گیری در دانشگاه های کل کشور به نظر میرسد از باب تناسب حکم و موضوع خیلی راحت میشود فهمید که چیست. متاسفانه از آن جایی که نظام آموزشی ما، نظام حفظ محور هست؛ و از کلاس اول ابتدایی تا اقلا پایان لیسانس این وضعیت را داریم البته در فوق لیسانس این وضعیت کمی بهترمیشود؛ خیلی به امر پژوهش و نوشتن و فکر کردن و بحث گروهی کردن و کار جمعی کردن بها داده نمیشود؛ این کارها در دانشگاه ها مع الاسف مرسوم نبوده.حکمت اساسی شکل گیری انجمن های علمی این بود که نقص هایی که نظام آموزشی دارد تا حدودی به دست خود دانشجویان مرتفع و اصلاح بشود. خب بله راه کار های فراوانی ممکن است وجود داشته باشد که سیستم آموزشی اصلاح و ترمیم بشود و از حفظ محور به فکر محور ارتقا پیدا کند؛ دانشجو متفکر و متامل بار بیاید. دانشجو پرسشگر و نقاد بار بیاید، تولید گر و تحول آفرین بار بیاید، وبرای تحقق اینها باید خود نظام آموزشی به گونه ای ساخته شود که این توسعه و تحول در آن صورت بگیرد ،یکی از راه کارها به اعتقاد بنده این هست که خود دانشجویان اگر به آنها بها داده شود ، حوزه ای برایشان فراهم شود تا بخشی از این نواقص با دست خود آنها مرتفع شود، و این به گمان بنده هدف اساسی است؛ یعنی اگر نقص آموزشی احیانا در خود نظام آموزشی وجود دارد این انجمن های علمی در ساحت کارهای آموزشی میتوانند بخشی  از آن ها را جبران و ترمیم کنند. خود آنها تکمیل کنند، کلاس تکمیلی آموزشی ممکن است برگزار کنند، با هم جمع بشوند مباحثه کنند، گفتگو کنند. پس یک بخش از کارهایی که انجمن توانایی انجامش را دارد ، این هست که پاره ای از نقص های آموزشی را پوشش بدهند. یک وقت یک استادی درسی را گفته ، و نقص دارد، انجمن میتواند یک درس تکمیلی بگذارد، از یک استاد دیگری استفاده کند، از خودشان استفاده کنند برای این که آن نقایص را پوشش بدهند ، مطالعه کنند و بیایند بحث کنند، گفتگو کنند ،مباحثه کنند یا فرض کنید وظایف بعضی از نهادها که آنها پیگیر بعضی از امور فوق برنامه را میکنند انجام بدهد، مثلا کلاسهایی برای آزمون کارشناسی ارشد برگزار کند. در دانشگاه ما اینطور نیست .انجمن علمی این کار را هم میتواند انجام دهد. مثلا کلاس زبان فوق برنامه میتواند بگذارد. پس بخشی از این وظایف آموزشی است، بخش اساسی تر آن همان تامل و تفکر و به نوعی اتاق فکر دانشجویی است. انجمن های علمی در واقع یک جایی است که دانشجویان در برخی از حوزه ها بنشینند و با هم فکر کنند. بتوانند پژوهش کنند، بنویسند.هم خودشان بنویسند هم خودشان نقد کنند و هم خودشان ارزیابی کنند. جلسه نقد نوشته های خودشان را بگذارند؛ البته ممکنه این در کشور اتفاق نیفتاده باشه ولی به اعتقاد من بخش مهمش که همین تمرین تفکر است، در همین انجمن های علمی میتواند صورت بگیرد. یک دانشجو میگوید من فکر دارم من حرف دارم من یک نقدی دارم، من فلان کتاب فلان استاد را میخواهم نقد کنم، فلان نظریه را میخواهم نقد کنم در حد خود دانشجو. بیایند دانشجو ها را جمع کنند و در سطح بالاتر میتوانند جلسات علمی با حضور اساتید برگزار کنند. این هم در واقع نوعی تقویت هست که ممکن است در دانشگاه ها نهادهای رسمیش این را انجام ندهند ولی خود دانشجو ها این کار را بکنند. این اتفاقا خوب در کشور جا افتاده است که من خودم در چندتایی از آنها شرکت کردم؛ مثلا انجمن علمی دانشگاه قم و پردیس و شهید بهشتی و تهران. انجمن علمی میتواند در بعد آموزشی هم کارهای خوبی انجام دهد یعنی مثلا کلاسهای فوق برنامه ی خوبی برگزار کند؛ فرض کنید فلسفه ی حقوق در دانشگاه ها به هر جهت تدریس نمیشود، جهت اساسی آن هم عدم رغبت دانشجوها است. ممکن است در انجمن علمی تعدادی پیدا شوند که تقاضا کنند درس فلسفه ی حقوق که بحث جدی و مهمی هست  را می خواهیم برگزار کنیم یا یک موضوع علمی جدی حقوقی در دنیای امروز مطرح است و ما می خواهیم در موردش میزگردی داشته باشیم ، یا یک استادی بیاید و در موردش بحث کند. خب این انجمن های علمی خیلی راحت اساتید را میتوانند دعوت کنند. پس بنا بر این به نظر من خیلی خیلی مهم هست که این جلسات به دست خود دانشجو برگزار شود. معمولا مراکز آموزشی پروشی وقتی میخواهند یک جلسه ای تشکیل بدهند، در جمع کردن مستمع دچار مشکل هستند، خیلی امروز رغبت برای نشستن پای صحبت دیگری وجود نداره؛ حالا اگر خود دانشجوها دستندرکار این کار باشند طبعا ازین جهت مشکلی نخواهند داشت.

بنا براین اگر من در یک کلمه بخواهم بگویم، انجمن های علمی یک بستری است برای تمرین تفکر، برای تمرین تامل، برای تمرین نقد و برای تمرین گفتگو که مسئله ای است  که ما در دنیای امروز خودمان مشکل داریم، مخصوصا در سطوح بالا و پایین، متاسفانه همه در گفتگو مشکل دارند. اخلاق گفتگو را هم خوب یاد نگرفتیم، اخلاق نقد را هم خیلی یاد نگرفتیم، اخلاق مناظره را هم متاسفانه خیلی نمیدانیم، با هم فکر کردن را هنوز خیلی تمرین نکردیم . این انجمن های علمی یک فرصتی است که اقلا ممارست صورت بگیرد، تمرین صورت بگیرد؛ تا با هم بنشنیم و فکر کنیم، با هم حرف بزنیم و گفتگو کنیم. جلسه برگزار کنیم، حرف های همدیگر را نقد کنیم، با هم حرف های دیگران را نقد کنیم، با هم برای رشد خودمان و رشد دانشگاه فکر کنیم و طرح بدهیم. اینها هم به نظر بنده در انجمن های علمی امکان تحقق دارد وچون اینها امکان تحقق دارد کسانی که علی القاعده در صدد افتادند که انجمن های علمی را راه بیندازند، به احتمال قوی این افکار را داشتند. یک مسئله ی مهم دیگر هم هست – البته اگر چه ممکن است جزو هدف های اصلی نباشد – و آن هم اینست  که  بیکاری در دانشگاه ها برای دانشجویان یک آفت هست و دانشجو به هر حال باید سرگرم باشد. اوقات آزادش پر شود. یک وقت میبینید کار سیاسی میکند که اگر بر پایه ی اصول باشد خیلی هم شایسته است، یک وقت کار فرهنگی میکند که کانون های فرهنگی کارهایی را انجام میدهند، کارهای بسیار شایسته و ارزشمندی است در جای خودش، یک وقتی هم جمعی هستند که هدف خودشان را مشخص کردند که بیشتر در حوزه ی علمی کارکنند که هم خودشان توسعه ی علمی پیدا کنند هم دیگران را کمک کنند و هم به توسعه علمی دانشگاه و توسعه ی علمی کل کشور کمک کنند و همین اشتغال علمی و فرهنگی یک شخصیتی به دانشجوی ما میدهد که از اتلاف وقت پرهیز میکند ؛از ورود به بسیاری از حوزه های ناهنجار اخلاقی و فرهنگی هم می پرهیزد. بنابر یکی از ساز و کارها و راه های پیشگیری از امور ضد فرهنگی، مشغول شدن دانشجویان در امور علمی است. انجمن های علمی این بستر را فراهم میکنند و نکته ای دیگر هم این هست که ما که انجمن های علمی را  به نوعی سعی کردیم شکل بگیرد، یک کار دیگری را هم انجام دادیم و آن هم نشریه ی علمی دانش پژوهان بود که همیشه در فکرش بودیم و الان هم همه در فکرش هستیم. هدف این بود که بین این دو (انجمن و نشریه) پیوند به وجود بیاید؛ یعنی دو جزیره ی جدا از هم و مستقل از هم نباشند که انجمن های علمی راه خودشان را برود و مجله هم راه خودش و مستقل از اینها. اگر اینها با هم پیوند برقرار کنند، هم در پیشرفت و ارتقای علمی نشریه ی دانش پژوهان نقش جدی بازی میکند و هم نشریه دانش پژوهان زمینه ی جدیدی برای انجمن های علمی فراهم میکند که به کارهای علمی جدیدتر بپردازند. معلوم است که دانشجو به طور طبیعی اگر مقاله بنویسد در نشریات معتبر چاپ نمیکنند، ولی خب یک نشریه در خود دانشگاه باشد؛ نشریه ی دانشجویی که دانشجویان بتوانند نوشته های اول خودشان را ، تجربیات اول خودشان را  در آنجا به نمایش بگذارند و به چاپ برسانند، هم نشاط علمی پیدا میکنند، هم تجربه به دست می آورند، تمرین میکنند تا بعد از اینکه فارغ التحصیل شدند، بتوانند مقاله بنویسند. ضمن این که اگر دانشجوی لیسانس این کار را آغاز بکند وقتی به مرحله ی فوق لیسانس رسید تجاربی به دست آورده است و در آن وقت رساله نوشتن دیگر کار اولش نیست. رساله قدم اولش نیست که دچار استرس باشد. بنابراین کوته سخن این که اگر این دو نهاد یعنی انجمن ها ی علمی دانشجویی و نشریات دانشجویی که بحمدالله در کل کشور وجود دارد و در دانشگاه ما هم وجود دارد با هم پیوند بخورند و ارتباط جدی بازی کنند، در توسعه ی علمی دانشگاه و دانشجویان نقش  اساسی رو میتوانند بازی کنند.

حالا با توجه به این ظرفیت های بالایی که فرمودید، به نظر شما انجمن های علمی دانشگاه ما و به طور اخص انجمن علمی حقوق از ظرفیت های خودش استفاده میکند و آیا  انتقادی به عملکرد آنها وارد هست؟

من خیلی تمایل به این که انتقادی بکنم ندارم بلکه اصلا انتقادی ندارم. البته انتقاد کار خوبی است.بنده عرض میکنم که انتقاد علی الاصول سازنده است. نقد یعنی جدا کردن سره از ناسره .اول این را بگویم که یکسالی هست که من کمتر با انجمن های علمی ارتباط جدی دارم حتی با انجمن علمی حقوق. بنابراین واقعا الان خارجا نمیدونم چه کارهایی صورت میگیرد ونقد و توصیه متوقف بر داشتن اطلاعات هست. و من هنوز اطلاعات درستی در دستم نیست و بنابراین اگر بخواهم هم توصیه ای بکنم یا نقدی احیانا بکنم بر پایه ی  چیزهایی هست که نمی بینیم و باید ببنیم ، کارهایی که باید انجام بشود و در مرئی و منظر همه باشد و چون نیست آنها را میگوییم باید باشد، وگرنه ممکن است کارهایی هم صورت بگیرد که ما خبر نداریم.

اما این که آیا به طور کلی به درستی ازین ظرفیت های موجود استفاده میشود یا نه؛ تصور من این است که با اطلاعات اندکی که من دارم، نخیر از پتانسیل و ظرفیت آنها به درستی استفاده نمیشود. کارهای خوبی که باید انجام بشود صورت نمیگیرد.همین کارهایی که گفتم نمیبینیم. در انجمن علمی دانشگاه های کشور تقریبا این کارها را انجام میدهند، جلسات نقد و بررسی فراوان دارند، جلسات علمی متعدد دارند، از اساتید مختلف استفاده میکنند، حتی جلسات علمی (WORKSHOP) های علمی کوتاه مدت در حوزه های علمی مختلف برگزار میکنند. این کارها را متاسفانه ما شاهدش نیستیم. بله ممکن است گفته شود گفتگوهای درون گروهی دارند، خودشان جمع میشوند یک سری کارهایی را انجام میدهند. قبلا به بعضی از دوستان انجمن علمی حقوق سابق گفته بودم که حوزه های کار حقوقی فراوان هست؛ مثلا یکی از کارهایی که بچه ها هم انگیزه دارند، جنبه ی تفریحی و علمی هم برای دانشجویان دارد، این است که بعضی از سریال ها یا فیلم هایی  که در کشور پخش میشود از جهت حقوقی جای نقد دارند ؛نقدهای  حقوقی خوبی میشود کرد یا حوادثی که در جامعه پیش میاد جای نقد و بررسی حقوقی جدی دارد. گاهی جامعه شناسی حقوقی ، گاهی از منظر جرم شناختی جای بحث دارد. خب این کارها رو شما میتونید انجام بدهید. هستند از اساتید که کمک بکنند به بچه های انجمن های علمی ولی ما تا به حال ندیدم. فرض کنید یک فیلمی توزیع و پخش کنند و بعد بگویند ما میخواهیم این را از نظر حقوقی نقد کنیم. آن وقت این اثری که میگذارد در آموزش و آموختن مفاهیم حقوقی برای دانشجویان، خیلی شگرف و جدی است. یا فرض کنید قتلی که در مرئی ومنظر مردم درسعادت آباد تهران اتفاق افتاد، خب مثلا اگر این قضیه در کشور دیگر اتفاق می افتاد، احتمالا چند برنامه ی تلویزیونی تولید میشد که بیایند بررسی کنند که چرا شد، چطور اینگونه شد، ابعاد جرم شناختی و روانشناسی مسئله بررسی میشد و آسیب هایی که این مسئله میتواند به جامعه وارد بکند مورد بحث قرار می گرفت، و این موضوع از لحاظ اخلاقی هم میتواند بررسی شود که اخلاق نوع دوستی تنزل پیدا کرده یا خیر؟ اصلا بگوییم نه مردم گناهی نداشتند و آیا اساسا میشود گفت مردم آمدند یک حادثه ی قتلی را تماشا کنند و انتقادی نکنند، بلکه عکس برداری هم بکنند و به دنبال پلیس نروند و آنها را الزام بکنند که بیا یک تیری شلیک کن تا این جلویش را بگیرد؟! به هرحال جای نقد دارد.نقد بین رشته ای هم میشود کرد؛ یعنی فیلسوفان بیایند بحث کنند، اقتصادیون بیایند بحث کنند؛ سیاسیون بحث کنند، حقوقی ها بحث کنند که بگویند این پدیده را میخواهیم بررسی دانشجویی کنیم. نه به طور عمیق بلکه در حد معلومات دانشجویی. این کار را نهادهای رسمی کشور شاید نتوانند به خاطر ملاحظاتی انجام بدهند ولی این کار در دانشگاه که میشود بشود، نقد دانشجویی که میتواند صورت بگیرد. این کارها مع الاسف نشده است.

اما منشا این کم کاری ها و آسیب ها چیست ممکن است که مسائل مختلفی باشد. یک از آنها ممکن است شاید به دانشگاه یا دانشجویان و یا به خود اساتید هم برگردد.

با تمام احترامی که برای معاونت فرهنگی و دانشجویی قائل هستیم ولی اعتقادمون بر این هست که سنخ کارهای معاونت فرهنگی و دانشجویی از سنخ کارهای انجمن های علمی متفاوت است و لو اینکه در کل کشور انجمن های علمی زیر نظر معاونت پژوهشی نیستند و ما در دانشگاه خودمان، خلاف رویه ی کشور انجمن های علمی و نشریه را زیر نظر معاونت پژوهشی شکل دادیم ولی همچنان بر این اعتقاد هستیم که همین رویه ی دانشگاه ما که ظاهرا خلاف قاعده هست ، درست میباشد و در کشور خلاف قاعده انجمن های علمی زیر نظر معاونت فرهنگی است چرا که قاعده بر این است که پژوهش های دانشجویی که انجمن هم به نوعی عهده دار آن است، باید زیر نظر معاونت پژهشی باشد.

بخش دیگر انتقاد هم متوجه خود دانشجویان هست که اولا چرا دانشجویان استقبال نکردند و نمی کنند و همیشه ما گفتیم اگر ممکن است دانشجویان مقطع لیسانس با دانشجویان مقطع فوق لیسانس و حتی دکتری پیوند بخورند؛ یعنی انجمن های علمی منحصرا انجمن های علمی در سطح لیسانس نباشد و خود همین ارتباط ایجاد کردن بین تمامی مقاطع میتواند نقش اساسی بازی کند . ممکن هم هست بخشی ازین کم کاری ها به خود اساتید محترم به خاطر گرفتاری های مختلفی که دارند برگردد و آن ها به خاطر مشغله ای که دارند ، خیلی نتواند همراهی کنند . به هر حال هم انجمن های علمی و هم نشریه به همراهی اساتید و راهنمایی آنها نیاز دارند . شاید هم در صدر تمامی این علت ها ، عدم اعتقاد باشد و این هم باید تکلیفش مشخص شود یعنی متاسفانه این اعتقاد وجود ندارد که کار، کار مهمی هست و تا این باور ایجاد نشود ، طبعا خیلی شکوفایی را شاهد نخواهیم بود. باید همه تلاش کنیم این باور را به وجود بیاوریم که انجمن های علمی یک فضا و بستری است برای تعامل و تفکر و گفتگو و نقد و پیشبرد اهداف.

در مجموع مسائلی ازاین دست وجود داره که باعث شده آنچنان که باید و شاید انجمن های علمی از ظرفیت هایش استفاده ی کامل را نکند.

حتما ببینید

بررسی عوامل موثر در انتخاب رشته در گفتگویی با خانم دکتر میترا ضرابی …

گفتگویی با خانم دکتر میترا ضرابی بررسی عوامل موثر در انتخاب رشته جهت ادامه تحصیل …

۹ نظرات

  1. خیلی خوب بود.من که لذت بردم.درضمن دکتر قربان نیا تواضع کرده.من که دانشجوی سیاسی م شاهد بودم چطور برای تشکیل انجمن ما زحمت کشید. واقعا خودش موسس بود.البته نسبت به کارای دیگرش این چیزی نیست.

  2. هیجکس نمیتونه دلسوزی ها و فداکاری هایی که دکتر قربان نیا برای دانشکاه و بخصوص دانشجویان کردن رو انکار کنه

  3. بابا شما ديكه كي هستين

    بابا شما دیکه کی هستین

  4. be nazar man bishtar ostadihd ma khoban vali doktor qorbania alieh.oon ye chiz digarist.hazeram 5sal montazer bemonam ta ostad rahnemam beshe.zende bashe.

  5. مصاحبه ی جالبی بود.ممنون

  6. حرفهای دکتر قرباننیا خواندنی بود.فقط من تعجب می کنم چطور حاضر شد با شما مصاحبه کنه.حالا که شما رو تحویل گرقت اقل کم سوالهای بیشتری میپرسیدید.از همینم از شما واستاد ممنونیم

  7. سلام .سایت خوبی دارید. دانشجوی دکتری تهرانم.ترم پیش با دکتر قربان نیا درس داشتم. کمتر استادی به تسلط ایشان دیده ام.وقتی که شنیدم هنوزم به بچه های لیسانس درس میدهند به حال شما غبطه خوردم.

  8. دلم می خواد سال نورو به شما واستاد گرامی شادباش عرض بکنم. امیدوارم سال خوبی را شروع کرده باشند.نمره کار تحقیقی ام خوب نشد اما از اینکه استاد وقت گذاشتن و نوشتم رو خوندن لذت بردم.همینطور از تذکرات واصلاحات خیلی استفاده کردم.خوشحالم.

  9. saLAM 2 SALE DOKTORO NADIDAM JEDAN MARDE BOZORGIE

دیدگاهتان را بنویسید