اینجا دارالعلم مفید ۳
اگه خدا ازت برگرده باید بری جایی که عرب نی نینداخته. برای رفتن به دفتر آموزش دارالعلم ، باید یک دوره ی کامل تعقیب و گریز و عملیات در شب را آموزش ببینی.بعد از چند سری که پله ها رو سینه خیز کشیدی و بالا و پایین کردی و بعد چشمت فقط به چند فروند بیل و کلنگ و فرغون روشن گردید (نه اینکه گلاب به روتون داخل دانشگاه قسمت نیمه ساز داریم ، اینها برای واحدهای درسی عملگی هستن) تازه میرسید به تونل وحشت.چنتا خفاش فلک زده از سر بیچارگی آویزون این تاریک خونه شدن.بسیاری از دانشمندان جان کندند که روشنایی رو برای راهروهای دارالعلم مفید به ارمغان بیارن ولی امان از این دست های پنهان که به صغیر و کبیر رحم نمیکنه.
ای کاش نور بیشتر بود تا از معماری پست مدرن یا بهتر بگم معماری که مدرنیته رو به پستی کشونده بهره میبردیم.فکر میکنم به مخیله ی هیچ معماری چنین چیزهایی خطور نکرده.البته که صد فایده در این آویزونی لوله و سیم و آهن و آجر و بعضا دانشجوها از سقف وجود داره.
{آموزش انواع آکروبات و ژانگولر بازی تحت لیسانس دارالعلم مفید با گواهی آموزش آزاد – محل آموزش غارهای مخوف و بکر دانشگاه مفید}
این هم شاهد از غیب، اطلاعیه ای بود که بزرگ روی بیلبوردهای میادین نصب شده اند.از من به شما نصحیتاگه میخواهید سالم به دفتر آموزش دارالعلم برسید یه نخی ،طنابی ،چیزی به خودتون ببندید تا بتونید دوباره اونو بگیرید و برگردید و یه چتری حتما بردارید تا اگه وسط راه یکی ازین لوله ها نشتی داشت زبونم لال به .. کشیده نشید …
پ.ن: نوشته های زاویه دار
خجالت نمی کشید؟.اینو تعطیل کنید.وبلاگی که یک نفر چیز نمینویسه ارزش داره؟؟؟؟؟؟